سلف اسمارت

سبک زندگی هوشمندانه

عایشه خانم و لیلی خانم

«عایشه خانم» و «لیلی خانم» دو خواهری که هوو شدند!

«قربانت شوم…آن دختری که برای کنیزی شاه آورده بودم، بعد معلوم شد علامت غش و صرع داشت. مادر پدرسوخته‌اش به من نگفته بود. بعد از آنکه تشریف بردید، بعد از چند روز دیگر، معلوم شد. دست مادرش دادم. خوب شد که اندرون نفرستاده بودم که اسباب خجالت می‌شد. انگشتر که التفات فرموده بودید فرستاده، فرستادم به حضور مبارک که از قول من به عایشه خانم (از زنان ناصرالدین شاه) التفات بفرمایید. این انگشتر برای آن دختر غش‌کن، زیاد بود. برای عایشه خانم خوب است. اگر زنده بمانم. میل مبارک باشد، باز دختر خوب زیاد است. قربانت چند شیشه ترشی از خیار، بادمجان باغ و آلبالو و قاووت به حضور فرستادم. نوش جان بفرمایید. سه چهار نفر مرا نگاه داشته‌اند تا این عریضه را نوشته‌ام برای آنکه قبله عالم تشویش نفرمایید.» در میان بعضی از نامه‌های نوشته شده مهدعلیا برای ناصرالدین می‌توان فهمید، این مادر به غیر از اینکه در تلاش برای حفظ تاج و تخت پسر بوده است، به فکر اضافه کردن زنان حرمسرای او نیز بوده و گهگاهی برای شاه ایران، دختری را به همسری انتخاب می‌کرده است.

ازدواج‌های اندرونی!
زندگی در حرمسرا و اندرونی با حضور تعداد زیادی هوو و رقیب و حتی دشمن، برای هر زنی دور از سختی و رنج نبوده است. این رنج تنها برای زنانی که از بیرون به انتخاب به اندرونی و حرمسرا راه پیدا می‌کردند نبود. دختران شاه از جمله زنانی بودند که ناخواسته از حرمسرای شاه به عقد و ازدواج مردهایی درمی‌آمدند که هیچ علاقه‌ای به آنها نداشته‌اند. یکی از همین زنان خود مهدعلیا بود که ازدواجی سیاسی را در زندگی خود تجربه کرده بود تا با گفتن بله به دامادی که بعدها شاه ایران شد، پایه‌های حکومت قجر را استوارتر کند.

دختران شاه اسلحه‌ای مختار
انگار این رنج‌ها درس عبرتی برای زنان قاجار نمی‌شد تا بعدها برای دختران خود آن را انجام ندهند و مانع چنین ازدواج‌هایی برای آنها باشند. «تاج‌السلطنه» دختر ناصرالدین‌شاه در خاطرات خود می‌نویسد: «تمام ماها را که مردم برای خودشان یا پسران شان می‌گرفتند، مقصود اصلی و مورد نظر، خودشان بودند که به‌ واسطه‌ داشتن دختر سلطان در خانه، هرگونه تعدی و تخطی نسبت به مال و جان و ناموس مردم می‌کنند، مؤاخذه نشوند و مختار و مجاز باشند. بیچاره ما که اسلحه‌ای برای مردم بودیم.»

خواهر شاه اسباب‌بازی سلطنت!
از این دسته ازدواج‌ها می‌توان به ازدواج‌های «عزت‌الدوله» خواهر ناصرالدین‌شاه اشاره کرد. او نخست با «میرزا تقی‌خان امیرکبیر» ازدواج کرد. اما پس از توطئه‌ دربار، علیه امیر و قتل او بر اثر فشار اطرافیان، با وجود اینکه هیچ گونه رضایتی نداشت به عقد ازدواج پسر «میرزا آقاخان نوری»، (قاتل امیر کبیر) درآمد. بعدها از او نیز طلاق گرفت. «عزت‌الدوله» تا پایان عمر خود حدوداً پنج بار ازدواج کرد. نامه‌ای که او در همین رابطه برای برادر خود ناصرالدین‌شاه می‌نویسد چنین است: «گویا کمینه جزو اسباب‌بازی سلطنت و صدارتم که هر کس صدراعظم می‌شود، من باید در خانه‌ او زندگی کنم.»

پیدا کردن زنان جوان برای شوهر!
در نامه‌ای که مهدعلیا به ناصرالدین شاه نوشته است این جمله «آن دختری که برای کنیزی شاه آورده بودم» نشان می‌دهد که مادر شاه یا افراد دیگر، حتی گاه همسران پا به سن گذاشته شاه برای حفظ موقعیت خود و جلب عواطف شاهانه، برای شاه، زنان جوان و زیبایی پیدا می‌کردند و به شاه معرفی می‌کردند. طبق قوانین شرع، شاه نیز مانند تمام مسلمانان نمی‌توانست بیش از چهار زن عقدی داشته باشد، اما اجازه داشتن همسران صیغه‌ای متعدد را داشت. این صیغه‌ها را در آن روزگار «کنیز» یا «جاریه» می‌خواندند.

چند همسری از عقد تا صیغه
چند همسری یا داشتن زنان گوناگون در دوره قاجار بسیار متداول بود. به‌طور کلی زنان عقدی از موقعیت بهتری نسبت به زنان غیرعقدی برخوردار بودند. این زنان معمولاً از طبقات همتراز انتخاب می‌شدند و زنان صیغه‌ای از طبقات پایین‌تر بودند تا سمت خدمتکاری را برای زنان ارشد داشته باشند. همسر محبوب «سوگلی» نام داشت و صرف‌نظر از اینکه عقدی باشد یا صیغه‌ای از نفوذ فراوانی نزد شوهر برخوردار بود. گروه دیگری از زنان که در این دوره حضور داشتند، کنیزان بودند که براحتی در ایران آن دوره خرید و فروش می‌شدند. اینان در درون خانه به‌عنوان نوکر یا کلفت کار می‌کردند و پس از مدتی جزو اعضای خانواده به شمار می‌آمدند.

دستگاهی عظیم و باشکوه برای «مهدعلیا»
مهدعلیا که خود طعم تلخ ازدواجی که داماد‌ش مورد علاقه او نبود را چشیده بود، در این حرمسرا برای خود بروبیایی داشته است. «دوست‌علی خان معیر‌الممالک» در مورد خدم و حشم «مهد علیا» چنین می‌آورد: «مهدعلیا را دستگاهی عظیم و باشکوه بود. چهار نفر خواجه‌سرا و ۲۰ خدمتکار مخصوص با جامه‌های ممتاز و جواهر نشان، پیوسته در حضور او بودند. یک دختر و پسر سیاهپوست به نام‌های «محبوبه» و «سلیم» با جامه‌های فاخر جزو خدمه‌ لاینفک او بودند. مهدعلیا چنان آنان را عزیز می‌داشت که مورد رشک و تملق اهل اندرون قرار داشتند.»

نظر مادر شاه درباره زنان حرمسرا
«ملک‌ جهان» که نام اصلی مادر ناصرالدین شاه بود در نامه‌‌اش که ابتدای گزارش به آن اشاره شد از زنی به نام «عایشه خانم» نام می‌برد و برای شاه می‌نویسد:«…(انگشتری را) فرستادم به حضور مبارک که از قول من به عایشه خانم التفات بفرمایید. این انگشتر برای آن دختر غش‌کن، زیاد بود. برای عایشه خانم خوب است». آن‌طور که از این نامه می‌توان حدس زد، مهدعلیا به غیر از انتخاب همسران جدید برای پسر، نظرش درباره دیگر زنان شاه هم مهم بوده است.

زنی که با شاه به اروپا رفت و برگشت
«عایشه خانم» خواهر میرزا عبدالله خان یوشی ملقب به «انتظام‌السلطنه» بود که زن ناصرالدین شاه شد. جناب شاه این زن را در آغاز بسیار دوست می‌داشت تا آنجا که در سفر اول خود به اروپا او و چند نفر دیگر از زنان حرم، از جمله «انیس‌الدوله» را تا مسکو همراه خود برد. اما بالاجبار و ناخواسته به خاطر مشکلاتی که پیش آمد زنان را به ایران بازگرداند و خود تنها بدون هیچ زنی به سفر اروپا رفت.

حضور زنان انتخاب شده در سفر!
ناصرالدین شاه چهار سفر به خارج از کشور داشته‌ است، نخستین سفر او به عتبات عـالیات‌ بود. در این سفر عده‌ زیادی‌ از زنان حرم مانند سفرهای داخلی با او همراه بوده‌اند. اما در سه‌ سفر فرنگستان، شاه ایران امکان بردن زنان را با خود پیدا نمی‌کند. به‌طوری که در سفر اول‌ که‌ از مـحیط فـرنگستان بی‌اطلاع بوده علاوه بر زنانی که تا انزلی او را همراهی می‌کنند، تعدادی از زنان سوگلی و مورد علاقه‌اش که از قبل گزینش شده بودند با او همسفر شده‌ و سوار‌ کشتی می‌شوند و بعد به سبب مشکلاتی‌ که به جـهت اخـتلاف فرهنگی زنان ایران و زنان‌ آن دیار ایجاد شد مجبور به بازگشت می‌شوند.

انیس‌‌الدوله، عایشه، معصومه‌ و خورشید!
شاه ناصری درباره این سفر در خاطراتش چنین می‌نویسد: «…امروز ان‌شـاءالله سـوار کشتی شده باید برویم‌ حاجی‌طرخان(نام منطقه‌ای است)، صبح‌ زود‌ برخاستیم، حرم (زنان همراه او) همه‌ از ما پیش‌تر آمده بودند. اشخاصی که در ایـن‌ کشتی هـستند (از زن ها) انیس‌‌الدوله، عایشه، معصومه‌ و خورشید، کنیز انیس‌الدوله‌…دریا خراب‌ شد، امواج‌ مثل‌ کوه بالا آمد، بسیار بسیار اسـباب وحـشت شـد، رفتم اتاق‌ زن‌ها، به‌ غیر‌ از انیس‌الدوله سایرین عایشه، معصومه‌ و کنیز انیس‌الدوله همه خراب افتاده بودند، مثل‌ آدم‌های مست….»

بازگشت «حرم» به تهران!
جناب شاه وقتی به منطقه حاجی‌طرخان می‌رسد، می‌نویسد:«…حرم را معتمدالمـلک بـعد آورد در‌ توی‌ دو کالسکه‌ بسته…هر‌ کس‌ جایی‌ بود. حرم را به دو اتاق کوچک‌ تپانده‌ بودند.» و بعد از ورود به کرملین در مسکو: «…حرم را امین‌السـلطان از سـر راه‌آهن بـرده بود باغ‌ منچیکوف، خیلی‌ دیر آمدند، اوقات زیاد تلخ شد. خلاصه شب‌ وارد شدند. یعنی من گفته‌ بودم‌ حرم را در خـارج شـهر‌ جـایی‌ ببرند که‌ جنجال کم بشود بیاورند، این‌طور شد.» اما حرف و حدیث‌ها و مشکلات پیش آمده در آخر مانع از همراهی زنان انتخابی با شاه ایران در این سفر شد و بالاخره تصمیم بر بازگشت حرم به تـهران‌ گرفته‌ می‌شود.

اگر‌ بروند‌ تهران‌ دل مـا مـی‌سوخت!
در خاطرات سفر ناصرالدین شاه درباره این روز آمده است: «امروز بـنا شد انیس‌الدوله و حرم‌ از‌ اینجا مسکو، فردا بروند‌ تهران‌ که با «ساری اصلان» و «میر‌ شکار»، «محمدحسن‌خان» بـرادر انـیس‌الدوله، «حاجی سرور» و «آقا علی» و غیره. انیس‌الدوله‌ راضی نمی‌شد، گریه‌ می‌کردند. خیلی‌ به ما بد گذشت. خیلی سـخت، اگر هـمراه می‌بردیم‌ برای‌ جا، منزل، کالسکه و کشتی‌ نشستن اشکالات‌ داشت. اگر‌ بروند‌ تهران‌ دل مـا مـی‌سوخت. بسیار بسیار بـد‌ گذشت. آخر میرشکار، ساری اصلان‌ راضی کردند به خودشان کـه ایـنجا بد می‌گذشت، مثل حبس بودند.»

دلتنگی و بی‌تابی شاه از نبودن زن‌ها
جالب آنکه ناراحتی شاه از بازگشت این زنان‌ عزیزکرده‌ مـطلبی‌ نـبوده‌ که‌ چندین ‌‌بار در خاطراتش به قلم‌ او نیاید: «وقتی انـیس‌‌الدوله ایـنها می‌خواستند بـروند زیاد گـریه کـردم و آنها هم گریستند. اوقاتم‌ بسیار تلخ شد. خدا ان‌شـاءالله بـه‌ سلامتی‌ همه‌ را به وطن خود برساند. ان‌شاءالله، بخصوص‌ انیس‌الدوله‌ و سایر‌ که‌ حـالا‌ رفـتند. ان‌‌شاءالله‌ همگی صحیح و سالم در تهران جمع خـواهیم شد. ان‌شاء‌الله، ان‌شـاءالله…باز عرض می‌کنم، خداوند اینها را یعنی انـیس‌الدوله و هـمراهانش را صحیح و سالم به تهران برساند. «میرزا عبدالوهاب» مجتهد هم همراه انیس الدوله رفت… حالا که زن‌ها رفـته‌اند غـربت اثر غریبی کرده‌ است. ان‌شاء‌الله تـعالی عـاقبت خـیر است.»

هوس تا نوشتن نامه‌های عاشقانه
علاقه پسر مهدعلیا به زنان آنقدر زیاد بود که هر روز هوس یکی را داشت. شاه ایران کنار حکومت‌داری خود نامه‌های عاشقانه‌ای هم برای زنان خود می‌نوشته است. یکی از این زنان همین عایشه خانم بوده است که مادر شاه از آن بخوبی یاد کرده است. دو متن از نامه‌های ناصرالدین شاه وجود دارد که در نامه اول در باب دلتنگی و متن نامه دوم نوعی دلجویی است بابت اتفاقی که افتاده و نمی‌دانیم چیست. محتوای هر دو نامه نشان از علاقه بسیار شاه به این زن داشته است.

هیچ‌وقت از یادم فراموش نمی‌شوی!
نامه اول این‌طور نوشته شده است: «عایشه خانم جانم، حاجی سرور آمد کاغذ شما را رساند. سرداری و قبا و غیره فرستاده بودی رسید، از سلامتی احوال شما بسیار خوشحال شدم. به‌ خدا قسم برای تو آنقدر دلم تنگ شده است که حساب ندارد. التفات قلبی من نسبت به تو زیاده از حد است. البته خودت هم میدانی چقدرها تو را می‌خواهم. هیچ وقت از یادم فراموش نمی‌شدی (نمی‌شوری). همیشه در خاطرم بودی و هستی. ان شاءالله تعالی هیچ وقت از ما دور نشوی. ان‌شاءالله همیشه در حضور باشید. پس فردا ان‌شاءالله شما را ملاقات می‌کنیم و آسوده می‌شویم…»

تو را به یک دنیا برابر نمی‌کنم!
محتوای نامه دوم ناصرالدین شاه به عایشه خانم انگار برای دلجویی از او درباره اتفاقی بوده است: «عایشه خانم جانم شنیده‌ام غصه می‌خوری. به‌ خدا قسم یک تار موی کثیف تورا به‌ هزار نفر آدم اجنبی نمی‌دهم. اگر بدانی چقدر محبت به تو دارم هرگز غصه نمی‌خوری. این دفعه این‌طور اتفاق افتاد تورا به سر من به جان من قسم می‌دهم که غصه نخور. آسوده خاطر باش والله (ولله) از برای اینکه تو غصه می‌خوری اوقات ندارم. (مثل سگ) اینها می‌گذرد تورا به جان من قسم می‌دهم غصه نخور. جواب خوب بنویس من آسوده شوم. یک انگشتر الماس برلیان برای تو فرستادم. از حاجی سرور بگیر. تو عایشه جان من هستی تو را به یک دنیا برابر نمی‌کنم.

عشق کوتاه شاه به «عایشه خانم»
اما این بار هم عشق شاه هوس بود و شهوت و عایشه خانم معشوقه جناب قبله عالم به چند وقتی نگذشته از محبوبیت افتاده و شاه تنوع‌ طلب به خواهر این زن دل بست. عایشه که تازه در شور و شوق علاقه ناصرالدین شاه جان گرفته بود مواجه با رقیبی نزدیک از خون شد. این خواسته شاه خلاف شرع بود «جمع اختین» شرعاً حرام بود. اما این شاه هرزه برای این مقصد هم راه‌حلی را با همراهی دو خواهر پیدا کرد.

خاموشی ستاره بخت دو خواهر!
خواهر عایشه خانم و معشوقه جدید شاه نامش «لیلی خانم» بود و بعد از به صیغه درآمدن شاه به لقب «حرمت‌السلطنه» مفتخر شد. اما ستاره بخت او نیز چندان درخشان نماند و دو خواهر که ابتدا مانند دو هوو با هم جنگ داشتند، آهسته و از روی ناچاری با هم کنار آمدند. ظاهراً شش ماه عایشه خانم جزو زنان شاه بود و شش ماه لیلی خانم. با این سیاست شاه ایران شرعاً مجوز داشتن دو خواهر برای خود را گرفت.

«ایران‌الملوک» ثمره هوس شاه
زنجیره هوس ناصرالدین شاه پسر مهدعلیا که مادر هم در هرزگی او شریک بود، تا نسل‌ها بعد از مرگ او تأثیر ناخوشایندش را برای زنان به همراه داشت. این دو خواهر تنها بودن خود در حرمسرا را با دختری که لیلی خانم به دنیا آورد پر کردند. این دخترک را «ایران‌الملوک» نام گذاشتند. وقتی این دختر بزرگ شد عبدالله خان یوشی دایی این دخترک، که از تصدق سر خواهران زیبایش به مقامات عالی و مناصب پردرآمد و القاب پر از افتخار رسیده بود، خواستار دختر شاه برای پسر خود ابراهیم‌خان شد.

افتخار همه آفاقی و محبوب منی!
قبله عالم هم به اختیار خود رضا به این ازدواج داد و ایران‌الملوک به عقد پسر دایی خود درآمده و از دامان مادر و خاله‌اش که با او انس گرفته بودند جدا شد. آغاز زندگی این دخترک همراه با گرفتن لقب «افتخارالسلطنه» بود. اما این ازدواج دوامی برای این دختر نداشت و بعد از مرگ ناصرالدین شاه پدر، از شوهر خود جدا شده و به همسری «امیرخان نظام‌السلطان» درآمد. جالب است بدانیم در این دوره از زندگانی ایران‌الملوک، عارف قزوینی شاعر معروف معاصر با خانواده اشرافی آنها آشنا شده و در تصنیفی زیبا به مدح این دختر پرداخته است: افتخار همه آفاقی و محبوب منی! و حتی یکبار هم این شاعر به زبان آرزو گفته‌ است اگر عارف «نظام‌السلطان» می‌شد چه می‌شد!

منابع:
۱. عبدالحسین نوایی، مهد علیا به روایت اسناد، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۳
۲. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه (۱۲۹۲تا ۱۳۱۳ق)، تهران، انتشارات امیرکبیر
۳. دوستعلی خان معیرالممالک، یادداشت‌هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱
۴. فاطمه قاضی‌ها، روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه قاجار در سفر اول فرنگستان، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۷
۵. لیدی شل، حسین ابوترابیان، خاطرات لیدی شل، تهران، نشر نو، ۱۳۶۲
۶. سیروس سعدوندیان، خاطرات مونس الدوله، انتشارات زرین، ۱۳۸۹
۷. مریم رضایی عاملی، سفر دانه به گل، سیرتحول جایگاه زن در نثر دوره قاجار، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۸۹
۸. سایت دنیای زنان قاجارhttp://www.qajarwomen.org
۹. سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایرانhttp://www.iichs.ir
۱۰. سایت قاجاریه یادداشت‌هایی از فاطمه قاضی‌هاhttp://ghaziha.kateban.com
۱۱. سایت تاریخ ایرانیhttp://tarikhirani.ir
۱۲. سایت پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir

منبع: مجله ایران بانو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *